«تنتن و سندباد» نوشته محمد میرکیانی از معدود آثار قابل دفاع در حوزه کودکان و نوجوانان است که بیش از بیستوپنج سال پیش به رشته تحریر درآمد. نگارش این کتاب در آغاز دهه هفتاد واکنشی به تهاجم فرهنگی غربیها بود که در آن سالها روبه گسترش بود.
داستان این کتاب ازآنجا آغاز میشود که گروهی از قهرمانهای داستانهای غربی به رهبری تنتن- چهره معروف قصههای غربی که داستانهای آن از اول برای باشکوه جلوه دادن استعمار اروپاییان بهویژه انگلیس منتشر شد- راهی سرزمینهای مشرق زمین میشوند تا بتوانند با آنها بجنگند و شکستشان بدهند. در اینسوی ماجرا قهرمانهای مشرق زمین به رهبری سندباد به مقابله با آنها میروند و درنهایت سندباد و یارانش موفق میشوند که میتوانند آنها را شکست دهند.
ایده جالب نویسنده در نگارش داستانی که در آن قهرمانان غربی و شرقی رودرروی هم قرار میگیرند، بهانهای برای معرفی برخی از قهرمانان فراموششده شرقی است که در طی این سالها بهواسطه هجوم گسترده محصولات قهرمان محور غرب به ذهن کودکان و نوجوانان کشورهای دیگر، به دست فراموشی سپردهشدهاند. قهرمانان محبوبی همچون سندباد، علیبابا، علاءالدین، غول چراغ جادو، پهلوانپنبه، نخودی و... که زمانی سازنده افسانهها و قصههای شیرین و جذاب مشرق زمین بودند ولی حالا با حضور گسترده و همیشگی تنتن، سوپرمن، تارزان و... دیگر جایی در میان قهرمانان و شخصیتهای محبوب کودکان و نوجوانان مشرق زمین ندارند.
هرچند که ماجراهای «تنتن و سندباد» در طول بیستوپنج سال گذشته بیش از یازده بار تجدید چاپ شد و کودکان بسیاری آن را خواندند، ولی به نظر میرسد ظرفیتهای موجود در این کتاب بیش از اینها بود و آنگونه که باید به آن توجه نشد. شاید به همین خاطر باشد که حالا پس از گذشت سالها و درزمانی که هجمه فرهنگی شخصیتها و ابرقهرمانهای غربی به اوج خود رسیده است، تقریظ مقام معظم رهبری بر این کتاب منتشرشده است. جایی که رهبر معظم انقلاب در ارتباط با این اثر نوشتند: «من هم همین قصّه را همیشه تعریف میکردم! حیف که خیلیها آن را باور نداشتند. حالا خوب شد، شاهد از غیب رسید! راوی این حکایت که خود همهچیز را به چشم خود دیده، حکایت تنتن و سندباد را چاپ کرده است. حالا دیگر کار من آسان شد! همین بس است که نسخهی این کتاب را به همهی بچهها بدهم...»